تو در جان منی من غم ندارم تو ایمان منی من کم ندارم
اگر درمان تویی دردم فزون باد وگر معشوقه ای سهمم جنون باد
تویی تنها تویی توعلت من تو بخشاینده بی منت من
صدایم کن صدای تو ترانه است کلامت آیه های عاشقانه است
تو را سجده سجده من می پرستم که سر برخاک برزانو نشستم
تو ای شکوهمند من
شکوه دلپسند من
تو آن ستاره بوده ای
که مهر آسمان شدی
زمهر برتر آمدی
فراز کهکشان شدی
به من بتاب
که سنگ سرد دره ام
که کوچکم
که ذره ام
به من بتاب
مرا زشرم مهر خویش آب کن
مرا به خویش جدب کن
مرا هم آفتاب کن
شب خوش